توبه

تقاص غفلت هر روزه را بگیر از ما
چه کرده‎ایم که دیگر شدی تو سیر از ما

عجب حکایت تلخی میان ما جاری‎ست
قبولِ زود ز تو، توبه‎های دیر از ما

جدا شدن ز کریمان شروع ذلت‎هاست
و ساخت، دوری تو آدمی حقیر از ما

علاج سرکشی ما فقط نوازش توست
بیا بساز گدایان سر به زیر از ما

به هر گناه شما را غریب‎تر کردیم
به خیمه‎های تو رسیده هزار تیر از ما

دل شکسته‎ی بخشنده و صبور از تو
دل سیاه همیشه بهانه‎گیر از ما

چنان به فقر معارف همه دچار شدیم
که درس فقر گرفته هر فقیر از ما

برات کرب‎وبلا را بده که در صحنش
تفقدی بکند حضرت مجیر از ما

به یُمن مردم دِه جسم شاه تدفین شد
گرفته تاب و توان روضه‎ی حصیر از ما