دلِ من وقتی میگیره
میشینم روضه گوش میدم
دلم از غصه ها سیره
میشینم روضه گوش میدم
بخدا بهتر از روضه دیگه آوایـی نشنیدم
تویِ ذکرت چه سری هست اینو هیچوقت نفهمیدم
برای دیدن تصویر در اندازه اصلی بر روی آن کلیک کنید.
طرح از برادر عزیزم سینا اکبری مفرد...
«یا داود ابلغ اهل ارضى انّى حبیب من احبّنى و جلیس من جالسنى و مونس لمن آنسنى و صاحب لمن صاحبنى و مختار لمن اختارنى و مطیع لمن اطاعنى، ما احبنى احد اعلم ذلک یقینا من قلبه الّا قبلته من نفسى و احییته حیاة لا یتقدّمه احد من خلقى، من طلبنى بالحق وجدنى، و من طلب غیرى لم یجدنى فارفضوا یا اهل الارض بما انتم علیه من غرورها و هلمّوا الى کرامتى و مصاحبتى و مجالستى و مؤانستى و انسوا بى اؤانسکم و اسارع الى محبتکم.»
«2»:
«اى داود! برسان به مردم زمین من که من دوست آنم که مرا دوست دارد، و همنشین آنم که با من همنشینى کند، و انس مىگیرم با آنکه با من انس گیرد، و یار آنم با آن که با من یارى نمایید و آن را اختیار مىکنم که مرا اختیار کند، و آن را اطاعت مىنمایم که اطاعت من نماید، کسى مرا دوست نداشته است که یقین خاطر او را بدانم الّا که از او مىپذیرم و خود را با او دوست مىگیرم، و زندگانى به او مىدهم که پیشى نگرفته باشد بر آن احدى از خلق من، کسى که مرا براستى طلبد، مرا مىیابد و آن که غیر مرا طلب نماید، مرا نمىتواند یافت. پس ترک کنید اى اهل زمین آنچه را از غرور و فریبش که در آن مىباشید و بشتابید به سوى کرامت و همنشینى و مصاحبت و انس با من و با من انس گیرید تا با شما انس گیرم و بشتابم به سوى دوستى شما.»
تسلیةالعباد ترجمه مسکن الفؤاد ص27